لنا

سلام مامانی تعطیلات آخر هفته با چندتا از دوستامون  رفتیم به واو دره (ییلاق) واقعآ مناظر دیدنیه   اینجا واقعآ گوشه ای از بهشته عکسای لنا جوجو با دوستاشو گذاشتم تو ادامه مطلب......   پشه های خون خوار صورت جیگر مامانو آبکش کردن سیب به دست جلوی این انبار کاه ایستادی و نگران بودی حیوونی بیرون نیاد اینجام آلو به دست و ناراحت از اینکه عینکتو نیاوردی اینجام میگفتی این الاغ شرکه رفتی جلوی خونه مادر بزرگه هی در میزدی که مخمل بیاد درو وا کنه با پریا رفتین تو ژست اینجام امامزاده تو دل کوه تو هوای بارونی خودمونو رسوندیم اونجا(پیاده) منم...

سلام به همه ی دوستان گلم که تو این مدت جویای حالمون بودن مرسی دست همتون درد نکنه ما هم خیلی دلمون واسه همه دوستامون تنگ شده تو این مدت مشغول جابجایی بودیم 2هفته هم طول کشید اینترنتمون وصل شه تو این گیرودار بدو بدو میرفتم  دانشگاه امتحان میدادم و برمیگشتم به ادامه کار و .... ولی دیگه همه کارها تموم شده و اومدم تا ادامه بدم پس همراهیم کنین دوست جونیا اینم عکسای گوگولیه مامان... با مدلهای عجیب... تیپ خفن.... و اینم بگم که عاشق این عروسکت شدی اسمشو گذاشتی ایلیا بهش میگی پسرگلم امروزم همش میگفتی پسرگلم بخوابه آفرین پسرم لالا کن مگه خودت میخوابی که پسرتم بخوابه ...